رافضی و روافض میان 4مذهب

رافضی و روافض میان 4مذهب

کاتب: بِراهُندک بلوچ

کلمه ی «رفض» یعنی رد کردن به ناحق است که معمولا نوعی طعن و برای تحقیر به کار می رود، و «رافضی» یعنی کسی که در موقع نیاز رهبر خود را رد می کند. به همین دلیل معاویه بن ابی سفیان به شخصی که از یاران علی بود با کنایه می گوید رافضی، یا زید بن علی به کسانی که در آخرین ساعات زندگیش را به بهانه ی امتناع او از توهین به دو خلیفه ابوبکر و عمر ترک کردند می گوید رافضی، یا به شیعیان غلات طرفدار ابوالخطاب که امام زمان خودشان را رد کرده بودند می گفتند رافضی. به همین ترتیب این کلمه رافضی در اصطلاح متعارف آن و در میان عربها به هر کسی که رهبرش را رد می کند گفته می شود.

امروزه به دلیل جهل به منابع لغوی و فقهی و شرعی و به دلیل نجدی زدگی که بر بسیاری از پیروان 4 مذهب معروف به اهل سنت و جماعت حاکم شده است بسیاری خیال می کنند که این کلمه تنها برای شیعیانی به کار می رود که ابوبکر و عمر را رفض و رد می کنند و علی را بر او برتری می دهند و… و یا در گذشته عده ای جاهل خیال می کردند هر کسی محب علی و آل بیت باشد رافضی است که امثال امام شافعی می گویند: إن کانَ رَفضاً حُبُّ آلِ مُحمَّدٍ … فَلیَشهَدِ الثَّقَلانِ أنّی رَافضِی[1]، و جامی در مورد این شعر امام شافعی می گوید: گر بود رفض حب آل رسول، یا تولا به خاندان بتول؛ گو گوا باش آدمی و پری، که شدم من ز غیر رفض بری؛ کیش من رفض و دین من رفض است، رفع من رفض و مابقی خفض است؛[2]

اما لازم است بدانیم که این کلمه ی «رافضی» در مذهبی خاص محدود نشده است بلکه هر کسی از هر مذهب و فکری را در برمی گیرد که رهبر خودش را رد و رفض می کند.

ابن تیمیه حنبلی مذهب می گوید:

«فلا ينكر أن يكون في المنتسبين إلى الأئمة الأربعة من هو زنديق ملحد مارق من الإسلام، فضلا عن أن يكون رافضيا!»[3]

یعنی: انکار نمی‌کنیم که در میان منتسبین به امامان اربعه فرد زندیق و ملحدِ از اسلام دررفته‌ای باشد، چه رسد به اینکه در میان آن منتسبین فردی [یافت شود که] رافضی باشد!

پس انتساب بعضی از دین‌فروشان به مذاهب اربعه تو را نفریبد و باید بتوانی رافضی میان مذهبت را خوب تشخیص بدهی و از او دوری و کناره گیری کنی اینها از اسباب و حتی از عوامل و مروجین فتنه و تحریک به اغتشاش و ناامنی در جامعه بوده و هستند، پس:

  • اگر می بینی فلان مولوی از لائیکها و سکولارها دفاع می کند و حتی خواستار مسئولینی لائیک و سکولار است و یا از بهائی های مرتد و سایر ملحدین از اسلام در برابر دارالاسلام و جماعت حاکم بر دارالاسلام ورهبریت آن دفاع می کند اما در عین حال خودش را پیرو یکی از مذاهب اربعه می داند شک نداشته باش یکی از روافض میان مذهبت است و با مذهبت و عقل و شعورت بازی می کند.
  • اگر می بینی که فلان مولوی و شیخ و ماموستا و آخوند در موقع نیاز و مثلاً در اغتشاشات «زن، هرزگی، فاحشگی» در دارالاسلام ایران رهبر حاکم بر دارالاسلام و جماعت ایران را رد و تنها می گذارد و یا مثل دارودسته ی منافقین فقط تماشاچی و نظاره گر می شود و یا اینکه با زبان یا دست در جبهه ی کفار سکولار و اشغالگر خارجی و احزاب مرتد محلی و هرزه های داخلی قرار می گیرد، چنین شخصی از هر مذهبی باشد یک رافضی است، هر چند خودش را حنفی یا شافعی و شیعه و نجدی و سکولار و ملی گرا و غیره بنامد.

  در اثری که به بعضی از سلف منسوب است، آمده که «رُب تال للقرآن والقرآن يلعنه»، یعنی چه بسیارند کسانی که قرآن را تلاوت کرده و قرآن آنها را لعن می‌کند!

رافضی یعنی همین و به همین سادگی. پس فریب گروهها و رسانه های نجدی و نجدی زده را نخورید و ناخواسته در دارالسالام ایران خودتان تبدیل به رافضی نشوید.


[1]  دیوان الإمام الشافعی، ایمان البقاعی، ص۷۲

[2]  جامی، هفت اورنگ، سلسلة الذهب، دفتر اول، بخش ١٥٨

[3]  ابن تیمیه، منهاج السنة النبوية، الناشر: جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامية، ج 4، ص 134

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *