زبان های رایج در میان بلوچها
ارائه: الله داد سراوانی
در میان بلوچهای ایران و پاکستان و افغاتستان به بیش از یک زبان صحبت می شود که برخی از زبان های مهم به شرح زیر است.
در بلوچستان به طور کلی سه گویش زبان بلوچی وجود دارد.
اولین آن بلوچی غربی یا مکرانی نام دارد.
زبان بلوچیگ در نزد تاریخ نگاران دری زبان به فهله ای، فهلوی که به پهلوی، پهلوانیگ و پارتی معروف است همان گونه که عربی به تازی شهرت داشته است و دری که امروزه به عنوان فارسی و تاجیکی معرفی می شود یاد شده است.
ویژگی آن (پهلوی=بلوچی) این است که حروف خالص عربی ندارد و این مورد، خاصیت پهلوی است. در آن به جای «خو» «و» گفته می شود. و در کلماتی که «خ» می آید، «خ» انداخته می شود یا «ه» استفاده می شود.
مثلاً خواب را واب و خان را هان می گویند.
گویش دیگر بلوچی، شرقی که گاهی اوقات سلیمانی هم خوانده می شود است.
اشیا و افعال کلی آن تقریباً بلوچی خالص است و الباقی واژه های پنجابی، سندی و پشتو نیز به آن وارد شده اند که به این دلیل در آن نوعی سختی به وجود می آید.
مشخصه آن(سلیمانی) این است که صامت های اولیه ” ک، پ، ت، ٹ ” با انفجار خاصی تلفظ می شوند.
اینها با صامت های هندی تفاوت زیادی دارند.
با این حال، تفاوت زیادی بین دو گویش بلوچ وجود ندارد و بلوچ، زبان یکدیگر را درک می کند.
علاوه بر دو گویش فوق، بلوچ های رکشانی(رخشانی) به گویشی تقریبا متفاوت از بلوچ های مکرانی صحبت می کنند که به آن رکشانی (رخشانی) می گویند اما کلمات و لغات مشترک هستند.
زبان براهویی نیز در بلوچستان رایج است.
بیشتر کلمات آن بلوچی، سندی و دری است.
این(براهوئی) هم دو لهجه دارد. براهویی سراوانی، خالص است و در براهویی جهالاوانی، کلمات سندی وارد شده اند.
جتکی(جٹکی) که در کچهی صحبت می شود.
زبان کچهی بسیار نزدیک به زبان سندی است.
زبان کچهی در واقع شاخه ای از زبان سندی است.
توسط جات(جاٹ) و برخی از قبایل بلوچ صحبت می شود.
کھترانی(خترانی) و جدگالی(جگدالی) در قسمتی از بلوچستان ایران صحبت می شود. این(جدگالی) شاخه ای از سندی است و بین جدگالی و سندی تفاوت لهجه ای وجود دارد.
به همین شکل، لاسی که در منطقه لسبیلا(Lasbela) صحبت می شود نیز شاخه ای از سندی است و به آن براهویی جدگالی نیز گفته می شود.
گویش دیگر، دهواری که شکل مخدوش دری است و برخی از کلمات آن از براهویی مشتق شده که در اصل سندی هستند !
دهواری در قرن هفدهم به براهویی معرفی شد و زبان امروزی براهویی از بسیاری از وام واژه های دهواری در واژگان خود استفاده می کند.
به نوبه خود، براهویی به شدت بر زبان تأثیر گذاشته است که دهواری را تحت تأثیر شدید براهویی به گویش دری تبدیل کرده است.
این امر باعث شده است که سخنرانان دهواری به دو گونه دهواری و براهویی و برخی به زبان بلوچی، اردو و حتی انگلیسی زبان تقسیم شوند.
یک گویش جالب دیگر، گویش مکا آهنگران است.
این گویش شکل وارونه ای از کلمات زبان های مختلف است.
پشتو در بلوچستان به ویژه در بلوچستان پاکستان صحبت می شود. برای این هم لهجه های زیادی وجود دارد. از جمله پشتو سندی.
پشتو را به سبک بلوچی صحبت می کنند. بین پشتو غلزائی ها و کاکرها تفاوت وجود دارد.
به همین ترتیب دکی، بوری، ترنیاؤ لهجه های مختلف آن هستند.
جدای از این، در بلوچستان افرادی نیز هستند که زبانشان دری است و دو لهجه هم دارد. یکی دری افغانی و دیگری دری لهجه ی فارسی ایرانی که بیشتر در منطقه مکران صحبت می شود.
.حالا به بلوچ های لاسی زبان می رسیم، اگر به حقایق تاریخی نگاه کنیم، کلمه لاسی برای مردم ساکن در لسبیلا به کار رفته است و بلوچ هایی که به زبان لاسی صحبت می کنند در واقع از قبیله جدگال ملت بلوچ هستند و زبان لاسی در واقع همان زبان جدگالی است که هنوز در بلوچستان ایران نیز وجود دارد و همچنین اکثریت آنها در بلوچستان تحت اشغال ایران ساکن هستند و اگر به زبان لاسی امروزی لسبیلا و زبان جدگالی بلوچستان تحت اشغال ایران نگاه کنیم، تا حد زیادی شبیه به یکدیگر هستند و از طرفی بلوچ لاسی زبان به دلیل زندگی در لسبیلا و نزدیک بودن به سند، زبان لاسی شباهت زیادی به زبان سندی دارد،عده ای سعی کرده اند در همه جا زبان لاسی را به زبان سندی و بلوچ هایی که به این زبان تکلم می کنند را به ملت سندی پیوند دهند و شاید به دلیل همین امر و بحران کار روی ملت بلوچ متکلم به جدگالی در لسبیلا، نیروی ضد بلوچ کاملاً موفق بوده است و اکنون کار به جایی رسیده است که به نظر می رسد بلوچ لاسی زبان بیشتر از فرهنگ بلوچ، فرهنگ سندی را پذیرفته است.مثلاً حتی بزرگواران ما ترجیح می دهند به جای چادر شال بلوچی، یک اَجْرَک سندی به عنوان احترام به مهمان بدهند و به جای روز فرهنگ بلوچ، فعالیت های بیشتری در روز فرهنگ سندی از آنان دیده می شود.
بنابراین در بلوچستان به زبان های دری، تاجیکی، سندی، پنجابی و سرایکی و لاسی و کوردی نیز صحبت می شود
این می رساند که برای یک بلوچ مهم عقیده و دینش است نه زبان و نژادش. هویت یک بلوج اسلام است نه نژاد و زبان و سایر امور جاهلی که قومیت پرستان به آن دامن می زنند .