نقدی بر سخنان مولوی عبدالحمید در مورد جهاد فلسطین، احزاب، نماز، ملی گرائی و… (1)

نقدی بر سخنان مولوی عبدالحمید در مورد جهاد فلسطین، احزاب، نماز، ملی گرائی و… (1)

ترجمه: مُلا نور احمد (کوټه)

بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على أشرف المرسلين سيدنا محمد وعلى آله وصحبه ومن تبعهم بإحسان إلى يوم الدين

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

هم اکنون که مسلمین غزه توسط اسراییل جنایتکار و با حمایت آمریکای وحشی در حال قتل عام شدن هستند و از سراسر جهان اسلام نیز فتواهایی جهت جهاد با صهیونیستها صادر شده اند مولوی عبدالحمید امام جمعه ی اهل سنت زاهدان در این زمینه و در زمینه های مختلف دیگری سخنانی گفته است که لازم می دانم جهت روشنگری مطالبی خدمت شما عزیزان ارایه دهم.

فلسطین بخشی از سرزمینهای مسلمین است که در حکومت عثمانی تحت عنوان «استان بیت المقدس» از آن یاد می شد. مولوی عبدالحمید در خطبه‌های نماز جمعه (۲۲ فروردین ۱۴۰۴) ضمن به رسمیت شناختن ضمنی رژیم اشغالگر صهیونیستی و وجود کشوری جعلی به نام اسرائیل و حتی محافظت از امنیت آنرا به عنوان یک واقعیتی معرفی می کند و می گوید:

«فلسطین یک واقعیت است، اسرائیل هم یک واقعیت است… لذا کسانی که مذاکره می‌کنند باید امنیت همۀ این ملت‌ها را در نظر بگیرند. نباید فقط امنیت اسرائیل مدنظر باشد»

البته مولوی عبدالحمید در هفتمین روز از حملات طوفان الاقصی بر علیه اشغالگران صهیونیست گفت: نابودی اسرائیل، شدنی نیست … چاره بحران خاورمیانه، تشکیل دو دولت مستقل است، نه نابودی اسرائیل.

مولوی می داند که نه در قرآن و نه در سنت صحیح و نه در فقه هیچ یک از مذاهب اسلامی و نه حتی در قاموس هیچ انسان آزاده ای که سرزمیشن اشغال شده باشد برای اشغالگر امنیتی وجود ندارد و این اشغالگر که خودش را با زور اسلحه بر مردم تحمیل کرده است باید با زور اسلحه هم از سرزمینهای اشغال شده بیرون رانده شود.

بر این اساس است که اجماع تمام مذاهب اسلامی بر این شده که جهاد با اشغالگران کافر خارجی به صورت دایره وار بر مومنین مثل نماز فرض عین است.

امام ابن عابدین حنفی رحمه الله از فقهای بزرگ مذهب حنفی و از شاگردان مکتب امام ابو حنیفه رحمه الله در «حاشية ابن عابدین: ج ۳ /ص ۲۳۸» می فرماید: فرض عین است اینکه دشمن بر مرزی از مرزهای اسلام هجوم آورد پس بر کسانی که نزدیکش هستند فرض عین می شود اما از کسانی که دورند از دشمن و در ماوراء آن قرار دارند فرض کفایه می شود و این در صورتی است که هرگز بدانها نیاز پیدا نشود، پس اگر نیاز بدانها پیدا شد بخاطر عجز و ناتوانی کسانی که در نزدیکی دشمنند و نمی توانند دفاع کنند یا عاجز و ناتوان از آنان گشتند در این صورت جهاد بر همه فرض عین می شود مانند نماز و روزه و نباید در ترکش سعی و کوشش شود، سپس بر همه مسلمین دیگر از شرق و غرب به همین منوال و تدریجا فرض می شود.

سروران گرامی: اگر کسی خارجی و غیر بومی وارد منزل یکی از ما شود و بگوید من دو تا از اطاقهای شما را به زور می گیرم؛ یا اگر کسی خارجی و غیر بومی بخواهد چند متر از زمین کشاورزی یا مسکونی شما را به زور بگیرد شما چه واکنشی نشان می دهید؟

اما مولوی عبدالحمید باز در نماز جمعه ی ۷ بهمن ۱۴۰۱ش می گوید: حکومت اسرائیل و مردم فلسطین صلح کنند، و از فلسطینی ها به یک حکومت مستقل برسند، دو تا حکومت مستقل باشند، هم فلسطین به هر حال حکومت مستقله داشته باشه و بر سرزمینش حاکم باشه، و اسرائیل جدا باشه و حکومت خودش را داشته باشه، و با هم صلح داشته باشند.”

این طرح دو دولتی و بخشش زمین مسلمین به صهیونیستهای اشغالگر راه حل کفار سکولار غربی جهت به رسمیت شناختن و پذیرش موجودیتی به‌نام حکومت اسرائیل است که این مولوی بیانش می کند که هیچ افغانی حتی تصورش را هم نمی کرد که در برابر صلح با شوروی ها چند ولایت را به شوروی بدهد یا در برابر صلح با آمریکا چند ولایت را به آمریکایی ها بدهد و حتی با وجود اصرار آمریکا و چین امارت اسلامی حاضر به دادن پایگاه بگرام به این کفار نیز نشده است.

 این سخنان مولوی عبدالحمید نه تنها بر خلاف عقاید اهل سنت است بلکه مورد پذیرش هیچ انسان آزاده ای نیز نیست به همین دلیل است که می بینیم در چند روز گذشته تمام علمای سرزمینهای اسلامی از الجزایر و غرب اسلامی تا اندونزی و شرق اسلامی فتوای جهاد بر علیه صهیونیستها داده اند حتی مفتی های بریلوی و دیوبندی پاکستان هم با صدور فتوایی جهاد علیه اسرائیل را برای همه کشورهای مسلمان واجب اعلام کردند.

مولوی عبدالحمید در همین خطبه‌ نماز جمعه (۲۲ فروردین ۱۴۰۴)  به نسل کشی و تصفیه قومی و تارومار شدن ملت فلسطین و پایمال و لگدمال شدن حقوق بشر در غزه توسط اسرائیلی ها اعتراف می کند اما در کمال تعجب به جای تشویق به جهاد تا بییرون راندن اشغالگران از ترامپ رئیس جمهور آمریکا که بمب و تسلحیات نظامی و امکانات مالی و اطلاعاتی و جاسوسی و حمایتهای بی دریغ دیپلماتیک را جهت قتل عام مردم غزه در اختیار صهیونیستها قرار می دهند می خواهد که به حق و حقوق مردم غزه توجه داشته باشد!

مولوی عبدالحمید در همین خطبه حتی به صورت ضمنی مجاهدین فلسطین را در قالب تروریسم و از عملیاتهای استشهادی تحت عنوان انتحاری نام می برد و می گوید: تا زمانی که موضوع فلسطین و مسائل غزه حل نشوند امنیت اسرائیل و مبارزه با تروریسم به هیچ نتیجه‌ای نمی‌رسد… کسانی که حق‌شان ضایع می‌شود وقتی هیچ راهی نمی‌یابند به خودشان بمب می‌بندند، زیرا کسانی دست به حمله انتحاری می‌زنند که از زندگی می‌گذرند.

ادامه دارد …. ان شاء الله

مولوی عبدالحمید گروههای مسلح بلوچ را به صورت ضمنی خوارج و اهل بغی نام برد

مولوی عبدالحمید گروههای مسلح بلوچ را به صورت ضمنی خوارج و اهل بغی نام برد

کاتب: مولوی سید محمد رخشانی بادینی

چند روز قبل، دارالاسلام ایران چند نفر از اسرای گروههای مسلحی چون جیش العدل و … را اعدام کرد، مولوی عبدالحمید در واکنش به اعدام این افراد در خطبه نماز جمعه 29 فروردین 1404 زاهدان به دو نکته ی مهم اشاره کرد:

  1. عدم اعدام اسرای خوارج
  2. عدم اعدام اسرای گروه اهل بغی

در مورد خوارج گفت:

خوارج که بزرگترین افراط‌گرایی در اسلام به‌شمار می‌رفت، مسلمانان را تکفیر کردند و علیه حضرت علی رضی‌الله‌عنه جنگیدند، اما حضرت علی یک نفر از اسیران خوارج را نکشت… لذا اگر عدالت علوی می‌خواهید این است عدالت حضرت علی رضی‌الله‌عنه.

در مورد اهل بغی هم گفت:

در جنگ‌هایی مانند جمل و صفین که بین مسلمانان رخ داد و یا در جنگ نهروان که بین حضرت علی و خوارج رخ داد، افرادی از دو طرف کشته شدند. جنگ احکام مربوط به خودش را دارد و کشتن افراد در میدان جنگ ناگزیر است، اما وقتی کسی در جنگ اسیر شد، احکام اسیران در حقش جاری می‌شود.

رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد گروه صفین در زمان حاکمیت امیر المومنین علی ابن ابی طالب رضی الله عنه می فرماید: وَيْحَ عَمَّارٍ، تَقْتُلُهُ الفِئَةُ البَاغِيَةُ، يَدْعُوهُمْ إِلَى الجَنَّةِ، وَيَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ .« خدا عمار را خیر بدهد! او را گروه باغی (و سرکش از امام مسلمین) خواهند كشت او آنان را به بهشت دعوت مي كند (که الجماعة و محافظت از ضررویات اصلی است) ولي آنها او را به جهنم مي خوانند (که تفرق و پایمال شدن این ضروریات است)» عمار گفت: ” أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الفِتَنِ[1] من از دست فتنه ها به الله پناه می برم. [2]

ابن حجر عسقلانی می گوید عمار رضی الله عنه و گروهی که به آن تعلق دارد به سوی بهشت دعوت می کردند، اما توسط گروه باغیه معاویه که به جهنم و عذاب دعوت می کردند به شهات می رسد. [3] ابن تیمیه حنبلی مذهب با استناد به آراء فقهای مذاهب اسلامی می گوید که این باغی و اهل بغی بودن معاویه قابل توجیه نیست. [4]

اگر مولوی عبدالحمید این گروههای مسلح بلوچ را در قالب خوارج و اهل بغی تعریف می کند چرا به صراحت حکم این گروهها را در دارالاسلام بیان نمی کند و تنها با کنایه صحبت می کند؟

با آنکه من معتقدم که در زمان حاضر کسی تمام صفات خوارج اهل تاویل زمان حاکمیت علی بن ابی طالب رضی الله عنه را ندارد و نمی توان گروههای اسلامگرای کنونی را خوارج نامید با این وجود اگر این گروههای مسلح بلوچ چون جیش العدل و انصارالفرقان و غیره از نگاه مولوی عبدالحمید جزو خوارج یا اهل بغی هستند چرا طی سخنرانی های مفصلی برای مردم بیان نمی کنند تا جوانان ما در دام این گروههای به ظاهر اسلامگرا نیافتند؟

اینکه از حق یک زندانی در قالب شرعی آن دفاع شود مبارک است اما مهمتر از همه این است که سرچشمه و ریشه ی به زندان رفتن جوانان به نام گروههای مسلح خشک شود و آنهم آگاهی دادن صریح و روشن به این جوانان است تا طعمه ی این گروهها نشوند.  


[1] مسلم (2915). (2916). الترمذي (3800) أحمد (6499)، والنسائي في الكبرى (8496) أبو يعلى في المعجم (283)،و…

[2] رواه البخاري (447)

[3] ((فتح الباري)) (1/542)

[4] ((مجموع الفتاوى)) (4/437-438

روشنگری در مورد تجمع چند نفره در بم‌ پشت روستای آسکان شهرستان سراوان در حمایت از یک سکولار

روشنگری در مورد تجمع چند نفره در بم‌ پشت روستای آسکان شهرستان سراوان در حمایت از یک سکولار

کاتب: بالاچ عُمَرزهی

امروز جمعه ۲۹ فروردین ۱۴۰۴، بعد از اقامه نماز جمعه و در بم‌ پشت روستای آسکان شهرستان سراوان چند جوان به همراه تعدادی نوجوان تجمعی اعتراضی جهت آزادی دکتر مهرنگ سکولار از زندان حکومت سکولار پاکستان کردند.

در همین قدم اول باید بدانیم که مردم بلوچ چه در پاکستان و چه در ایران و چه در افغانتسان و عمان و غییره مردمی مسلمان هستند و راهکار صحیح رفع مشکلات آنها نیز از کانال قوانین شریعت الله عبور می کند و باید دنبال راهکاری اسلامی باشند نه کفری سکولاریستی.

پس وجود اینهمه مشکلات امنیتی و اقتصادی و حتی آموزشی و فرهنگی که در ایالت بلوچستان پاکستان دلیلی برای درپیش گرفتن راهکاری سکولاریستی نیست و اینکه سکولاری چون دکتر مهرنگ در برابر سایر بلوچهای سکولار حاکم بر ایالت بلوچستان و یا در برابر حکومت سکولار مرکزی قرار گرفته باشد  در واقع جنگ بین دو سکولار خارج از دیین اسلام است که ربطی به قوم مسلمان بلوچ ندارد بلکه همه ی اینها با بهانه کردن قومیت و حتی مذهب بلوچها در حال خرج کردن بلوچها برای اهداف خودشان هستند. این را تاریخ 80 ساله ی ایالت بلوچستان پاکستان و تاریخ دو قرن اخیر تمام سرزمینهای اسلامی می گوید.

شعارهایی که این جوانان و نوجوانان بم‌ پشت روستای آسکان بر علیه سرکوب و جنایات حکومت سکولار پاکستان سر می دادند و پلاکاردهایی که در دست داشتند بیان بخشی از واقعیت حکومت 80 ساله ی بلوچهای ایالت پاکستان بر مردم بلوچ است که از حمایت سکولارهای حکومت مرکزی هم برخوردارند اما دکتر مهرنگ و هیچ سکولاری با آنهمه شعارهایی که سر می دهند راهکار درمان این مصیبتهایی نیستند که سکولارهای بومی و خارجی برای مردم مسلمان بلوچ به بار آورده اند.

دکتر مهرنگ بلوچ که از اعضای برجسته سازمان بلوچ یکجهتی (BYC) و از چهره‌های فعال در بخش حقوق بشر سکولاریستی است دنبال راهکار سکولاریستی برای درمان مشکلات مردم مسلمان بلوچ است و این ابتدا و اصل انحراف است.

باید یادآور شد که دکتر مهرنگ توسط دادگاه عالی ایالت بلوچستان پاکستان دادگاهی می شود یعنی توسط خود بلوچهای سکولار. و وکلایی چون همچون «کامران مرتضی»، «راحب بلیده‌ای»، «خالد کبدانی» و «علاء احمد کرد» هم که از او حمایت می کنند باز سکولار هستند و بر اساس قوانین سکولاریستی به پیش می روند.

پس مشکل دکتر مهرنگ یا صبغت الله بلوچ یا سمی دین بلوچ با سکولارهای ایالت بلوچستان و حکومت مرکزی مشکل چند سکولار با هم است اما با علم کردن مشکلات امنیتی یو اقتصادی و … قوم مسلمان بلوچ و ربطی به منهج و راهکار اسلامی ما مسلمین ندارد.

ما از هر انسانی که از ستمدیده در برابر ظالم دفاع کند حتی اگر مطعم ابن عدی یا ابوالبختری کافر باشد از آن کار خوبش خوشمان می آید و از او هم تشکر می کنیم اما این به این معنی نیست که ما اختیار رهبری و مبارزاتی خود را دست این کفار سکولار داخلی یا خارجی دهیم چون: وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا (نساء/141) الله تحت هیچ شرایطی هیچ راهی قرار نداده است که از آن راه کفار بر مومنین چیره شوند.

ما ملت مسلمان بلوچ نباید تجربیات 80 سال غدر و خیانت بلوچهای سکولار ایالت بلوچستان پاکستان را فراموش کنیم و یا به خاطر مشکلات اقتصادی و امنیتی و غیره که سکولارهای بومی و مرکزی به بار آورده اند از ابتدا شروع به تکرار این تجربیات تلخ کنیم.

 سکولار سکولار است خوب و بد ندارد بلکه می توان گفت سکولار بومی بدتر و کثیفتر است.

پس فریب نخوریم.

همزمان با نهاد سکولاریستی سازمان ملل و اتحادیه اروپا، مولوی عبدالحمید هم سوار موج شد

همزمان با نهاد سکولاریستی سازمان ملل و اتحادیه اروپا، مولوی عبدالحمید هم سوار موج شد

کاتب: عبدالرحمن براهویی

امارت اسلامی افغانستان 4 قاتل را پس را طی مراحل دقیق قضائی در استانهای فراه، نیمروز و بادغیس قصاص کرد.

همزمان با اجرای این حکم شریعت الله، نهادهای سکولاریستی بین المللی چون یوناما، دفتر حقوق بشر سازمان ملل متحد و همچنین اتحادیه اروپا و.. در برابر این حکم شرعی موضع گیری کردند و در حالی که بیشتر از 50 هزار زن و کودک و پیرو و جوان از مسلمین اهل غزه توسط صهیونیستهای سکولار تحت حمایت خودشان قتل عام می شوند در برابر اجرای این حکم شرعی نسبت به این 4 مجرم واکنش نشان داده و آنرا وحشتناک غیر انسانی و… نامیدند.

این کفار سکولار علت مخالفت خود را نیز بیان کرده اند مثلا اتحادیه اروپا طی بیانه ای می گوید: «اتحادیه اروپا، به‌عنوان یک اصل، در هر زمان و تحت هر شرایطی، قوياً با مجازات اعدام مخالف است.»

این نیازی به توضیح ندارد و تحت هر شرایطی مخالف تطبیق شرعی حکم قصاص است.

مولوی عبدالحمید هم که معمولا در اتفاقات مختلف به سادگی موج سواری می کند شامگاه سه‌شنبه (۲۶ فروردین ۱۴۰۴) در همایش دانش‌آموختگی مکتب ام‌المومنین حفصه دهستان آبادان- از توابع شهرستان ایرانشهر- در این زمینه هم موضع گیری کرده و اعدامهای در ایران را «مغایر با شریعت و قوانین بین‌المللی» می داند.

او می گوید: این اعدام‌ها مشکل شرعی دارند و از لحاظ قوانین بین‌المللی هم نادرست هستند…قوانین جزایی مربوط به اعدام نیاز به تجدیدنظر و اصلاح دارند و به نفع کشور است که تغییر داده شوند.

اینکه در کشوری چون افغانستان یا ایران که بر اساس فقه مذاهب اسلامی اداره می شوند قوانین شان با قوانین کفری سکولاریستی بین المللی مغایرت داشته باشند جای تعجب نیست و خیلی هم عادی است، و عیب گیری از مجریان قوانین شریعت الله در سرزمینهای اسلامی به بهانه ی مخالفت آنها با قوانین سکولاریستی بین المللی نوعی طعنه زدن به دین اسلام است.

اما اینکه مثلاً قصاص یک قاتل با طی کردن روال شرعی و دقیق قضائی یا اعدام یک قاچاقچی مواد مخدر یا راهزن یا … از نظر فقه مذهبی مورد نظر مولوی عبدالحمید نادرست باشد بهترین گزینه این است که علت نادرست بودن آنرا با دلیل و بینه شرعی بیان کند تا همه سود ببرند و اگر بر اساس الدله الفقه مذهب خودمان سخن درستی زده است همه مطالبه گر باشیم، اما به تقلید از جو رسانه ای سکولاریستها موج سواری کردن و شعار دادن و هورا جمع کردن نمی تواند امری شرعی و صحیحی باشد.

بدون شک همه ی ما باید خواهان اجرای عدالت اسلامی و رسیدگی دقیق قضائی شرعی بر اساس فقه اسلامی صحیح و بر اساس قاعده ی درء « ادرؤوا الحدود عن المسلمين ما استطعتم» باید در پی تبرئه ی متهمین حتی با یک شبهه باشیم؛ با این وجود نهادها و سازمانهای سکولاریستی علت مخالفتشان با اعدام آن چهار نفر در افغانستان را اعلام کرده اند، علت شرعی مستند و مدلل و حتی شبهه ای که باعث شده است مولوی عبدالحمید با اعدامهای در ایران مخالفت کند چیست؟

در برابر منکر سکولاریسم میان بلوچها سکوت نکن

در برابر منکر سکولاریسم میان بلوچها سکوت نکن

کاتب: محمد اسامه

پیامبر صلی الله علیه وسلم در خصوص امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه‌ی با بدعت‌ها فرمودند: «هرکسی از شما منکری رو دید، با دستش تغییرش بده، اگر نتونست با زبانش، و اگر نتونست با قلبش.» [رواه مسلم]

توی حدیث دیگه‌ای که باز امام مسلم رحمه الله نقل کرده، فرمودند: «ليس وراء ذلك من الايمان حبة خردل.»

یعنی در غیر این صورت، شخصی که شاهد اون فعل یا قول منکر هست، به اندازه‌ی دانه‌ی خردلی هم ایمان نداره!

و گفته شده: الساکت عن الحق شیطان أخرس! شخص ساکت در دفاع از حق و انکار باطل، شیطان لال هست!

پس کاکتوس باطل جز با سکوت از حق رشد نمی‌کنه، والله المستعان…

در محنت امام احمد رحمه الله، اگر کسی انکار نمی‌کرد، امت [ظاهراً] بر ضلالت جمع می‌شد، این نشون میده که امور منکر و بدعت و کفر، با سکوت اهل ایمان رشد پیدا می‌کنه، والساکت عن الحق شيطان أخرس..

در کفرآمیز بودن سکولاریسم همین کافی هست که خداوند دین رو کامل نازل کرده و کسی که قائل به سکولاریسم باشه، مخلوق رو از خالق اعلم به مصالحش دونسته!

رسانه ای کردن مسائلی توسط گنده گویان بلوچ توهین به بلوچ است

رسانه ای کردن مسائلی توسط گنده گویان بلوچ توهین به بلوچ است

نویسنده: عبدالرحمن براهویی

امروز دوشنبه ۲۵ فروردین ماه ۱۴۰۴، مطلبی در مورد وظعیت نامناسب بهداشتی و مدیریتی مدرسه شهید بهشتی سراوان را در رسانه ی گنده گویان بلوچ دیدم که با آب و تاب در حال نمایش بی عرضگی مسئولین مدرسه و حتی انجمن اولیاء و مربیان که همگی بلوچ هستند بودند!

البته فورا مسئولین درجه بالای حکومتی را مقصر معرفی میی کنند و اگر دستشان برسد وزیری آموزش و \رورش و بهداشت و مسکن و… را نیز مخاطب قرار می دهند!

یعنی این گنده گویان تازه به دوران رسیده نمی دانند که اداره ی داخلی مدرسه دست چه کسانی است؟

اینکه شیشه ای شکسته باشد یا میز و صندلی شکسته باشد یا حتی فضای داخلی کلاسهای از نظر جارو شدن یا سرویسهای بهداشتی کثیف نشان داده شود چه چیزی از شهر سراوان به عنوان شهر علمی و نخبه پرور بلوچستان به مخاطب منتقل می کند؟

بدون شک کمبود امکانات آموزشی و حتی فضای فیزیکی مناسب و نیروی انسانی متخصص بومی مناسب در استان دیده می شود اما آیا روش زودن بسیاری از نواقصی که به سهل انگاری خود مردم برمی گردد از طریق آبروریزی صورت می گیرد یا رفع این نواقص بدون سروصدا از طریق مسئولین و انجمن اولیاء و مربیان همان مدرسه؟

کافی است حقوق بشر سکولاریستها را در واکنش به مسائل افغانستان و غزه بشناسی

کافی است حقوق بشر سکولاریستها را در واکنش به یک مساله از افغانستان و غزه بشناسی

کاتب: بالاچ عُمَرزهی

ما مسلمین زمانی که دم از حقوق انسانها و حتی حیوانات می زنیم دارای مرجع ثابت خودمان هستیم: قرآن و شریعتی که پیامبرمان برایمان آورده است.

یعنی برای ما یک مجری فاسد یا یک مسلمان ظالم و منحرف و یا یک مسئول جاهل معیار نیست بلکه معیار برای ما منبع و مرجع ماست.

برای سکولاریستها هم قاعده همین است.

یعنی وقتی که حبیب سربازی آنهمه شعار از حقوق بشر و دفاع از انسانیت و … می زند برایمان مهم نسیت بلکه مهم مرجع و منبع آنهاست که چه نظری در مورد انسانها دارد و برای چه انسانهایی حق قائل است؟

دیروز در استانهای بادغیس، نیمروز و فراه 4 قاتل قصاص شدند، فوراً دفتر حقوق بشر سازمان ملل متحد در مورد این 4 نفر، ضمن وحشتناک توصیف کردن آن گفت: این نوع مجازات با کرامت انسانی و حق زندگی سازگاری ندارد.

این یک طرف قضیه است که این نهاد بین المللی سکولاریستها چه واکنشی در قصاص 4 جنایتکار دارد، چون این 4 جنایتکار توسط حکومت اسلامی مجازات شده اند؛ اما طرف دیگر قضیه سکوت این نهاد و سایری نهادهای سکولاریستی بین المللی در برابر کشتار بیشتر از 50 هزار زن و کودک و پیر و جوان مسلمان در غزه است که توسط سکولاریستهای صهیونیست و با حمایت آمریکا و تمام نهادهای سکولاریستی جهانی انجام می شود.

حبیب سربازی هم با صهیونیست مشهور مصاحبه می کند و سعی در سفید شوئی این جنایتکاران دارد و هرگز از جنایات صهیونیستها در برابر مسلمین غزه چیزی نمی گوید اما از مجازات یک قاتل جانی صدایش را بلند می کند و نعره ی حقوق بشر و واویلا سر می دهد.

این قاعده ی ثابت تمام سکولاریستهای ریز و درشت در برابر مومنینی است که قصد دارند بر اساس قانون شریعت الله زندگی کنند نه طبق قوانین کفری سکولاریستی آنها.

پس بدانید اگر بخواهید عزتمندانه بر اساس قانون شریعت الله که مخالف قوانین سکولاریستی و منافع سکولاریستها عمل کنید هیچ حق و حقوقی حتی در حد حق حیوانات هم ندارید چون همین نهادهای بین المللی اگر به اندازه ی این مسلمین غزه از سگها و گربه ها و… در جلو چشم دوربینها و…  کشته می شد تا به حال تمام دنیا را برای نجات آنها بسیج کرده بودند .

آیا زمانش نرسیده که با یک لگد جانانه، دین سکولاریسم و سکولاریستها را از خود و جامعه دور کنیم؟

رعایت حیاء و عفاف در فضای مجازی و حقیقی

رعایت حیاء و عفاف در فضای مجازی و حقیقی

کاتب: ماهدیم بلوچ

الله متعال در خطاب همسران پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است: {فلا تخضعن بالقول فيطمع الذي في قلبه مرض وقلن قولا معروفا} [الأحزاب: 32]، یعنی: صدا را نرم و نازک نکنید و [و با ادا و اطواری بیان ننمایید] که بیماردلان چشم طمع به شما بدوزند، و بلکه شایسته سخن بگویید.

بنگر ای خواهر مسلمانم!

نه تو مانند امهات المؤمنین هستی و نه من مانند مردان صحابه هستم!

آیا نمی‌بینی که هر مرد مسلمانی خود را در برابر سیده مریم علیها السلام کوچک می‌بیند؟ جز با ایمان و تقوا و عفاف به چنین درجه‌ای رسیده است؟

آیا چیزی چون تقوا و عفاف به زن ارزش می‌بخشد؟

آیا زیانی چون از دست دادن تقوا و عفاف هم هست؟

چه چیزی مرد غیرت‌مندی را از سرزمینش خارج و از محبوبانش دور می‌کند، جز ندای زن عفیف اسیری که اجابت‌کننده می‌طلبد؟

فضای مجازی علیرغم فرصت‌های مثبتی که ایجاد کرده، فتنه‌هایی آورده که بسیاری در آن می‌افتند….

سخن پیامبر صلی الله علیه وسلم را به یاد داشته باشیم: «الحياء لا يأتي إلا بخير» (متفق علیه)، یعنی: حیا جز خوبی به ارمغان نمی‌آورد!

در فضای مجازی به هیچ یک از دسته هایی و گروههای معارض بلوچ و غیر بلوچ اعتماد نکنید

در فضای مجازی به هیچ یک از دسته هایی و گروههای معارض بلوچ و غیر بلوچ اعتماد نکنید

کاتب: محمد اسامه

گروههای معارض خارج نشین بلوچ ایرانی و کلاً معارضین ایرانی به دلیل وجود جاسوسهای زیاد در میان آنها و حتی به دلیل اینکه برایی دستگاههای اطلاعاتی کشورهای مخالف ایران کار می کنند و هر آن احتمال فروش و معامله بر سر آنها می رود در نتیجه اصلا قابل اعتماد نیستند و شعارهای مذهبی یا قومیتی و اقتصادی و سیاسی و … آنها نیز تنها جهت فریب و اعتماد سازی است.

در فضای مجازی هیچ شکی نیست که نفوذ و رخنه‌کردن کفار، ملحدین و اهل بدعت در صفوف مؤمنین خیلی راحته، برای همین در این فضا طبیعتاً امکان اعتماد مثل فضای واقعی نیست.

پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«لا يلدغ المؤمن من جحر واحد، مرتين.» (بخاري ومسلم)

یعنی: مؤمن، از یک سوراخ، دوبار گزیده نمی‌شود!

سبب ورود حدیث این بود که در غزوه‌ای مردی به دست مسلمانان افتاد و زاری کرد که من بچه کوچکی دارم و…، و پیامبر صلی الله علیه وسلم عفوش کردند به شرط اینکه مجدد برای جنگ علیه اسلام برنگرده، اما دیدند دوباره به روال سابق برگشته و وقتی برای بار دوم به دست مسلمانان افتاد، بهانه‌های اول رو تکرار کرد، اینجا بود که پیامبر صلی الله علیه وسلم این قول رو فرمودند.

همونطور که شارحین فرمودند، مقصود حدیث اینه که مؤمن باید زیرک باشه و غفلت نکنه، و خیلی از شارحین متفق هستند که این حدیث هم در امر آخرت و هم دنیا وارده.

از یکی از مشایخ پرسیدم: اگر کسی در فضای مجازی اظهار توبه کرد، باز هم بهش اعتماد میشه؟

در توضیح حدیث فوق فرمود: اگر واقعاً توبه‌اش را اظهار کرد، دیگر با او دشمن نباشید، اما در کنارش دیگه بهش اعتماد و بر رازهای خودتون و مسلمین مطلعش نکنید.

پس در فضای مجازی وقتی معلوم شد که شخصی جاسوس دستگاه‌های مخابراتی یا ملحدین بوده هرچند این اتهام در کمترین مراتبش ثابت شد، نباید بهش اعتماد کرد، و شکی نیست که نفاق همیشه بوده و خواهد بود، و الله متعال هم همیشه نفاق و اهلش رو رسوا کرده،

علاوه بر این تمام گروههایی که در کشورهایی خاص آزادانه زندگی می کنند و ادای معارضین مسلح یا غیر مسلح چون سهاب یا جیش العدل و…  را در می آورند غیر قابل اعتماد هستند.

والحمد لله ربّ العالمین.

جانبداری از هر یک از طرفین جنگ غزه، انسان را در زمره ی آن جبهه وطرف قرار خواهد داد

جانبداری از هر یک از طرفین جنگ غزه، انسان را در زمره ی آن جبهه وطرف قرار خواهد داد

ٳنما علينا البلاغ المبین!

 بر اساس آنچه بنده ی فقیر از قرآن کریم وسنت پیامبر ٲکرم صلی الله علیه وسلم وفقه مذاهب ٲربعه ی ٲهل سنت وفتاوای علمای بزرگ اسلام و واقع حال حاضر جهان میدانم، جنگ و پیکاری که هم اکنون در منطقه ی غزه فیما بین یهودیان صهیونیست ومسلمین غزه جاریست، یک پیکار وجنگ تمام عیار ما بین جبهه ی کفر (= یهود وهمپیمانانش ) وجبهه ی اسلام ( = مسلمانان ومجاهدان غزه ) است، وجانبداری از هر یک از طرفین این جنگ، انسان را در زمره ی آن جبهه وطرف قرار خواهد داد.

لذا، قسم به الله عز وجل! کسانی که از جنایات یهودیان صهیونیست بر علیه مردم مظلوم ومجاهدین غزه ابراز شادی وخوشحالی میکنند، وبه هر نحوی ویا بخاطر هر بهانه ای از اسرائیل غاصب وکافر ودشمن الله جانبداری یا پشتیبانی مینمایند، خواسته یا نخواسته، دچار کفر اکبر وارتداد از دین مبین اسلام شده اند و اگر بر این حال و اوضاع کثیفشان بمیرند – ان شاء الله – در دوزخ رب العالمین همراه با کفار و منافقین محشور شده وٲبد الآبدین در آتش جهنم جای خواهند داشت، نسٲل الله السلامة و العافية وحسن الختام، آمین.

وتفاوتی ندارد این جانبداری از اسرائیل ویهود کافر وپلید به بهانه ی موقف گیری سیاسی، یا مخالفت با سیاستهای فلان حکومت خاص، یا به بهانه ی دفاع از حقوق قوم وملیت، همچون دفاع از کورد وکوردستان، یا به هر بهانه ی پوچ وبی اساس وغیر مقبول دیگری از این قبیل باشد..

هر کسی به هر نحوی، از جنایات وکشتار وتوحش این پلیدترین کافران در برابر مسلمین مظلوم غزه، دفاع وخوشحالی نموده واز اسرائیل جانبداری کند، کافر و مرتد از اسلام میشود، ولو روزانه هزار رکعت نماز بخواند و هزار بار حج خانه خدا را هم بجای آورده باشد.

پس، بر هر کسی که خود را مسلمان میداند و به الله وروز قیامت ایمان دارد، لازم است راه ومسیر خود را از مسیر کافران و مرتدان جدا کند ومراقب ایمانش باشد، و از جمیع کسانی که پشتیبان جبهه ی کفر وٳلحاد هستند برائت وبیزاری نماید هرچند که برادران وخواهران پدری ومادری اش باشند.

آنچه بر ما واجب ولازم است، ٳبلاغ واضح و آشکار ٲحکام و شریعت الله عز وجل است، و هدایت وحساب بندگان بر عهده ی پروردگار جهانیان است.

لا ٳله ٳلا الله، محمد رسول الله

والعاقبة للمتقين ولا عدوان ٳلا علی الظالمين

والله الموفَّق للحق والصواب

وصلی الله علی سیدنا محمد وعلی آله وصحبه وسلم

والحمد لله رب العالمین.

ماموستا بهروز عزیزی  ۱٨ /۰۱ / ۱۴۰۴