آنهایی که می خواستند از اتفاق بندر کلاهی میناب فاجعه ی مسجدی مکی دیگری بسازند

آنهایی که می خواستند از اتفاق بندر کلاهی میناب فاجعه ی مسجدی مکی دیگری بسازند

کاتب: نذیر احمد بارکزایى

فاجعه ی خروش جوانان نماز خوان در جمعه ی خونین مسجدی مکی زاهدان و پس لرزه های آن در ایرانشهر و… ثمره ی تحریکات امثال مولوی نقشبندی بود که با دعوت مردم به «التحریش»(تحریک مکارانه ی به شر) برگی خونین را در تاریخ مردم بلوچ رقم زدند.

در اتفاق بندی کلاهی هم باز دستهایی درکار بودند که همین فاجعه را تکرار کنند.

شما فقط کافی است تصور کنید که مولوی زبیر حسین‌پورخطیب جمعه گُشت- از توابع شهرستان سراوان-  در مورد این اتفاق می گوید: براساس قانون کشور، تعرض به اهل‌سنت جایز نیست.

یعنی واقعا این مولوی کلمه کم داشت که چنین سخن بی ربطی رو گفت یا دنبال چیز دیگری بود؟

یعنی برخورد صحیح یا غلط با یک مرکز قاچاق سوخت را فورا مذهبی می کند و حاکمیت را در برابر اهل سنت قرار می دهد، آیا اگرمردم شیعه ی بندر عباس و آذربایجان و کرمانشاه و خوزستان و ایلام و بوشهر و … هم در هنگام برخورد حاکمیت با کسانی که دچار قاچاق کلا می شوند همین نگرش را داشته باشند چه اتفاقی می افتد.

مولوی گرامی، این مساله ربطی به اهل سنت و شیعه و علی اللهی و … ندارد.

درکنار جنگ روانی این مولوی ها، دیدیم که روز شنبه 27 اردیبهشت 1404ش گروهی سکولار و قومیت گرا تحت نام «BNA» در چارچوب “عملیات کلاهی” در روستای سایگان دهستان دامن به سایت شرکت “نصر”، یورش بردند و کلیه ماشین‌آلات سنگین (۴۰ دستگاه کمپرسی و سایر ماشین‌آلات سنگین)، تأسیسات و تجهیزات موجود این شرکت را به آتش کشیده و نابود کردند.

در حال حاضر، این شرکت مسئول اجرای پروژه احداث راه‌آهن از چابهار به سایر مناطق ایران است.

آیا این خیانت به مردم بلوچ و مانع توسعه یافتگی و خدمت رسانی به مردم منطقه نیست؟

این حماقت را با چه کلماتی توجیه می کنند؟

مولوی های گنده گویی که تنها محبوبیت رسانه ای را می خواهند و آینده ی سخنان خود را نمی بینند در کنار این سکولارهای قومیت گرا دو مصیبت کنونی جامعه ی اهل سنت بلوچستان شده اند و هر کدام به سبک خودشان به جامعه و مردم اهل سنت بلوچ صدمه می زنند.

این دو بال فتنه قصد داشتند اتفاق بندر کلاهی را تبدیل به فاجعه ای دیگر همچون فاجعه جمعه خونین مسجد مکی زاهدان کنند که موفق نشدند.

اسرائیل آنروی سکه ی آمریکاست با اصطلاحات جهاد و صلح بازی نکنید

اسرائیل آنروی سکه ی آمریکاست با اصطلاحات جهاد و صلح بازی نکنید

ترجمه: مُلا نور احمد (کوټه)

بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على أشرف المرسلين سيدنا محمد وعلى آله وصحبه ومن تبعهم بإحسان إلى يوم الدين

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

از زمانی که کفار سکولار و اشغالگر خارجی در لباس استعمارگران با قدرت اسلحه و از کانال غلامانشان وارد سرزمینهای اسلامی شده اند اصطلاح جهاد و صلح بیشترین اصطلاحاتی بوده اند که توسط دارودسته ی منافقین دچار تحریف شده اند.

ابتدا گفتند که جهاد فقط تدافعی است، بعد که اشغالگران سرزمینهای اسلامی را اشغال کرده بودند سازش و ذلیلی را با لباس «صلح» زینت دادند و گفتند صلح بهتر از جنگ است.

هدف این مجریان جنگ روانی دشمن از این تحریفات آشکار جلوگیری از مقابله با اشغالگران خارجی و وادار کردن مردم به تسلیم و سازش و همزیستی با اشغالگران و غلامانشان بوده است.

مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان دیروز (26 اردیبهشت 1404) نیز گفت: جنگ و «جهاد» که در اسلام قرار دارد، یک وضعیت اضطراری و قوۀ دفاعی است و بعد در زمانی که ترامپ وارد عربستان و قطر و امارات شده و همکاری این غلامان با این جنایتکار حامی اسرائیل را می بینیم آیه ی «وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ» که در مورد مومنین نازل شده است را به تعاون و همکاری با کفار در لباس «صلح» و «توافق» تفسیر کرد. سبحان الله.

البته به دنبال این به صراحت گفت:  “از اصول صلح یکی همین است که طرفین سخت‌گیری نکنند و از یک‌سری چیزها بگذرند و چیزهایی به یکدیگر بدهند تا بتوانند اطمینان طرف مقابل را حاصل کنند”.

آمریکا استقلال و کرامت مومنین را می خواهد و تنها زمانی از مومنین راضی می شود که از ملت او تبعیت کنند مگر نمی دانید که الله جل جلاله می فرماید: وَلَنْ تَرْضَىٰ عَنْكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ۗ (بقره:120) یهودیان و مسیحیان هرگز از تو خوشنود نخواهند شد، مگر این که از ملت ( و خواستهای نادرست) ایشان پیروی کنی.

همه می دانیم که آل سعود و امارات و سایر غلامان آمریکا نه تنها استقلال و کرامتشان را داده اند بلکه دین و منابع مادی خود را نیز داده اند تا آمریکا را از خود راضی کنند.

مولوی گرامی: بعضی از اصول و مبانی اسلام هستند که قابل معامله و سازش نیستند و باید قاطعانه بر این اصول پافشاری کرد و صلح برای مومنین تنها از کانال اسلحه و جهاد می آید، حتی برای کفار هم تنها میزان توان نظامی آنهاست که برایشان صلح می آورد. 

الله جل جلاله می فرماید: وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ ۚ(انفال:60)

برای (مبارزه با) آنان تا آنجا که می‌توانید نیرو و قدرت و (از جمله) اسبهای ورزیده آماده سازید، تا بدان (آمادگی و ساز و برگ جنگی) دشمنِ الله و دشمن خویش را بترسانید، و کسان دیگری جز آنان را نیز به هراس اندازید که ایشان را نمی‌شناسید و الله آنان را می‌شناسد.

رسول الله صلى الله عليه وسلم نیز بالای منبر بعد زا قرائت این آیه فرمود: «أَلا إنَّ القُوَّةَ الرَّميُ، أَلا إنَّ القُوَّةَ الرَّميُ، أَلا إنَّ القُوَّةَ الرَّميُ»: «بدانيد که نيرو همان تيراندازی است؛ بدانيد که نيرو همان تيراندازی است؛ بدانيد که نيرو همان تيراندازی است».

یعنی عامل بازدارندگی در برابر این دشمنان آشکار و پنهان تنها قدرت اسلحه است؛ تنها قدرت اسلحه است که برای مومنین و مستضعفین جهان صلح به بار می آورد نه سازش و تنازل در برابر این دشمنان آشکار و پنهان.

ترامپ هم دو روز پیش در بزرگترین پایگاه آمریکا در قطر این حقیقت را اینگونه بیان کرد و گفت:

“ما قوی‌ترین ارتش جهان را داریم، حتی یک رقیب هم نداریم. ما بهترین تجهیزات را داریم. هیچ‌کس تجهیزاتی مثل ما ندارد. هیچ‌کس هواپیما یا موشک یا چیز دیگری ندارد…. من اینجا هستم تا بگویم که ارتش آمریکا به زودی بزرگتر، بهتر، قوی‌تر و قدرتمندتر از همیشه خواهد بود… امیدوارم صلح از طریق قدرت باشد.”

بله، «صَدَقَت وهيَ كَذوبٌ» این کذاب راست گفت، صلح تنها از قدرت نظامی می آید.

اگر آمریکا توانست به راحتی امارت اسلامی تحت حاکمیت مُلا محمد عمر مجاهد رحمه الله را از طریق غلامانش به سادگی نابود کند به خاطر ضعف نظامی امارت اسلامی بود و اگر هم اکنون نمی تواند کاری کند به خاطر قدرت نظامی امارت اسلامی است و اگر ایران از صلح برخوردار است و آمریکا و شرکایش نتوانسته اند هیچ غلطی بکنند و این صلح ایرانی ها را به هم بزنند تنها به دلیل اسلحه و موشکها و قدرت نظامی ایران است که دیپلماسی خارجی و مذاکرات با آمریکا هم تابع همین قدرت نظامی ایران است.

یکی دیگر از نکات مهم سخنان مولوی عبدالحمید این است که با اشاره به جنایات اسرائیل قصد دارد نشان دهد آمریکا به دنبال صلح است و آمریکا از اسرائیل جداست، اما واقعیت این است که آمریکا عامل تمام جنایات اسرائیل است.

آمریکاست که بمبهای چند تنی و سایر تسلیحات را در اختیار اسرائیل قرار میدهد و از اسرائیل با دیپلماسی و دلار حمایت همه جانبه میکند.

آمریکا ریشه فساد است و جدا کردن اسرائیل  از آمریکا نوعی عوامفریبی است که سالهاست علمای درباری آل سعود و امارات و …. به آن مشغول هستند.

سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلّاَ أَنْتَ أَسْتَغْفِرُكَ وَ أَتُوبُ إِلَيْكَ

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

مولوی گرامی: حتی ترامپ هم می گوید صلح از طریق قدرت اسلحه می آید

مولوی گرامی: حتی ترامپ هم می گوید صلح از طریق قدرت اسلحه می آید

کاتب: مجیب الرحمن  بلوچ (دانشجو)

الله جل جلاله می فرماید: وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ ۚ(انفال:60)

‏برای (مبارزه با) آنان تا آنجا که می‌توانید نیرو و قدرت و (از جمله) اسبهای ورزیده آماده سازید، تا بدان (آمادگی و ساز و برگ جنگی) دشمنِ الله و دشمن خویش را بترسانید، و کسان دیگری جز آنان را نیز به هراس اندازید که ایشان را نمی‌شناسید و الله آنان را می‌شناسد.

این قدرت چیست که به آن امر شده ایم تا دشمنان آشکار و شناخته ی الله و خودمان (مثل آمریکا و صهیونیستها و غیره) و سایر دشمنان خودمان و الله را (مثل منافقین خیانت پیشه را) که الله آنها را می شناسد با آن بترسانیم؟

از عقبة بن عامر رضی الله عنه روایت است که می گويد: از رسول الله صلى الله عليه وسلم شنيدم که بالای منبر می فرمود: «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» [انفال: 60] «آنچه از نيرو و قدرت در توان تان است، برای جنگ با آنان آماده سازيد». و افزود: «أَلا إنَّ القُوَّةَ الرَّميُ، أَلا إنَّ القُوَّةَ الرَّميُ، أَلا إنَّ القُوَّةَ الرَّميُ»: «بدانيد که نيرو همان تيراندازی است؛ بدانيد که نيرو همان تيراندازی است؛ بدانيد که نيرو همان تيراندازی است».

پس تنها عامل بازدارندگی در برابر این دشمنان آشکار و پنهان تنها قدرت اسلحه است؛ تنها قدرت اسلحه است که برای مومنین و مستضعفین جهان صلح به بار می آورد نه مداهنه و سازش و تنازل در برابر این دشمنان آشکار و پنهان.

ترامپ هم دیروز در بزرگترین پایگاه آمریکا در قطر این حقیقت را اینگونه بیان کرد و گفت:

“ما قوی‌ترین ارتش جهان را داریم، حتی یک رقیب هم نداریم. ما بهترین تجهیزات را داریم. هیچ‌کس تجهیزاتی مثل ما ندارد. هیچ‌کس هواپیما یا موشک یا چیز دیگری ندارد. این فرمانده کل قوا شماست؟ من اینجا هستم تا بگویم که ارتش آمریکا به زودی بزرگتر، بهتر، قوی‌تر و قدرتمندتر از همیشه خواهد بود. ما همین الان بودجه را تنظیم کردیم. بودجه با اختلاف زیاد، بیش از یک تریلیون دلار، بالاترین بودجه بود. خیلی زیاد است، چیزهای زیادی است و امیدوارم صلح از طریق قدرت باشد.”

این حقیقتی ثابت است که الله آنرا بیان کرده.

این سنت الله در زمین است، هر کسی از آن استفاده کند برای خودش و جامعه اش و تفکرش صلح به بار می آورد و هر کسی به چیزی غیر از این دلخوش باشد نصیبش تنها ذلیلی و زیر دست بودن و شکوا و گلایه و ناامیدی و شکست است.

ای مولوی: صلح تنها از قدرت نظامی می آید.

اگر ما در ایران از صلح برخورداریم و آمریکا و شرکایش نتوانسته اند هیچ غلطی بکنند و این صلح ما را به هم بزنند تنها به دلیل اسلحه و موشکها و قدرت نظامی دارالاسلام ایران است که دیپلماسی خارجی هم تابع همین قدرت نظامی است.

ای مناصرین جیش العدل از مثلث ترامپ- جولانی- بن سلمان در محافظت از اسرائیل عبرت بگیرید

ای مناصرین جیش العدل از مثلث ترامپ- جولانی- بن سلمان در محافظت از اسرائیل عبرت بگیرید

کاتب: محمد اسامه

جولانی کسی بود که از همان ابتدا اهداف خودش برای آینده ی سوریه را از طرفداران سوری و خارجی اش که تماماً دارای تفکرات نجدیت بودند مخفی کرد و پس از تحویل گرفتن دمشق بود که به تدریج اهداف و برنامه های خود را اعلام کرد.

جولانی از همان ابتدا از حاکمیت اسلام و تطبیق شریعت الله و آزادی قدس دم می زد و استشهادی ها را روانه عملیات می کرد اما پس از کسب قدرت در سوریه که اکثریت مطلق آنها اهل سنت هستند نه تنها حکومت اسلامی تشکیل نداد و نه تنها قوانین شریعت الله را اجرا نکرد و نه تنها کوچکترین کاری جهت حمایت از مردم غزه و فلسطین انجام نداد بلکه هم اکنون تبدیل به متحد آمریکا و ناتو و صهیونیستهای عرب چون آل سعود و امارات متحده عربی و… جهت محافظت از اسرائیل شده است.

جیش العدل و سایر گروههای مسلح اسلامگرای بلوچ جزو همانهایی بودند که از جولانی و بخصوص از نوچه اش مُلا عبدالرحمن فتاحی حمایت تبلیغی می کردند و مطالب آنها را نشر می دادند و…

فرق جیش العدل و انصار الفرقان و امثال نقشبندی و ترشابی و… با جولانی در این است که ایینها از همین ابتدا اعلام کرده اند که برای فدرالیسم در ایرانی واحد می جنگند و قطعا این ایران توهمی آنها نیز سکولار خواهد بود و اینها دنباله رو این حاکمیت.

پس فرقی بین آینده ی این گروهها با هم اکنون جولانی وجود ندارد.

اجازه ندهید طراحان این سناریو شما را همچون مجاهدین انصار و مهاجر سوریه در راه اهداف کثیف و مشخص خودشان خرج کنند.

سناریو یک سناریو است و نتیجه هم یک نتیجه.

آیا عبرت نمی گیرید؟

قانون اساسی ایران باید باعث رضایت عوام شود یا رضایت الله؟

قانون اساسی ایران باید باعث رضایت عوام شود یا رضایت الله؟

چند وقت پیش یکی از علمای منطقه ما فرموده که قانون اساسی ایران باید تغییر کند، و این قانون اساسی باید طوری باشد که نارضایتی مردم ایجاد نشود و قانون باید به روز باشد، بفرمایید تغییر قوانین در چه صورت لازم است و باید چگونه تغییر کند؟

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله، و الصلاة و السلام علی رسول الله، و علی آله و صحبه ومن والاه

در پاسخ باید گفت:

اولاً این نکته بسیار مهم است که مبنای قانون و حکومت در اسلام، رضایت مردم نیست. چرا؟ چون رضایت مردم ممکن است بر پایه‌ی هوای نفس باشد، بر اساس شهوات، تمایلات شخصی، یا حتی اعتقادات باطل. خدای متعال در قرآن فرموده:﴿أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ﴾ آیا ندیدی کسی را که خدای خود را هوای نفسش قرار داده است؟

بنابراین نمی‌توان گفت که چون مردم راضی نیستند، قانون باید تغییر کند. چه بسا مردم به فساد راضی باشند، به سکولاریسم یا حتی کفر گرایش داشته باشند. آیا باید رضایت آن‌ها ملاک قانون‌گذاری باشد؟ خیر.

مبنای قانون، شریعت اسلام است.

مبنای حکم، قرآن و سنت پیامبر است. این خداوند است که دانا، حکیم و رحیم است و از بندگان خود بهتر می‌داند که چه چیزی به نفع آن‌هاست. خداوند فرموده:﴿أَلَا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ﴾آیا کسی که آفریده، نمی‌داند؟ او لطیف و آگاه است.

پس اگر کسی بگوید «امارت اسلامی یا قانون دینی باید بر اساس خواست مردم تنظیم شود»، این سخن باطل است. رضایت خدا اصل است، نه رضایت مردم.

اما در مورد قانون اساسی ایران:

من به شخصه به‌طور کامل قانون اساسی ایران را مطالعه نکرده‌ام. اما باید تفکیک کرد:

اگر در این قانون، مواردی وجود دارد که منطبق با شریعت اسلام است، پس هیچ دلیلی برای تغییر آن نیست، بلکه باید حفظ شود.

اما اگر مواردی وجود دارد که بر خلاف قرآن و سنت  است، آنگاه لازم است این موارد به صورت دقیق، با استناد، و از طریق اهل علم بررسی و مطرح شود.

اما کلی‌گویی که «قانون باید تغییر کند تا مردم راضی باشند و یا اینکه قانون گذاری قدیمی است» نادرست است و از نظر اسلام مردود است. مگر اسلام قوانینش برای 1400 سال پیش نیست؟ میشود گفت قانون الله که جاودانه است قدیمیست و باید تغییر کند؟! قطعا این حرف نادرست است.

والله أعلم

مولوی سید محمد رخشانی بادینی

چه در دارالاسلام ایران کارمندی یا … دلیلی برای عهد شکنی وجود ندارد

چه در دارالاسلام ایران کارمندی یا … دلیلی برای عهد شکنی وجود ندارد

کاتب: مولوی نذیر احمد بلوچ

عده ای خیال می کنند زمانی که گفته شد این مال متعلق به حکومت است یعنی غنیمتی است که دستشان افتاده و دنبال کوچکترین فرصتی هستند آنرا به شیوه های مختلفی تصاحب کنند.

واقعیت این است که ما در دارالاسلام زندگی می کنیم و شخصی که در منصبی یا اداره ای استخدام شده است بر اسا قوانین حاکم بر آن اداره و موسسه و مکان، به حاکمیت عهد داده است که بر اساس این موارد عمل کند و عهد شکنی نکند.

کسی که در مسئولیتش دچار عهد شکنی می شود هم در دنیا و هم درقیامت به عنوان یک مجرم به او نگاه می شود نه آنچه که جاهلین به عنوان «زرنگی» از آن نام برند.

علاوه بر این که عهد شکن بخاطر نقض پیمان دچار گناهان متعدد دیگری می شود، درنصوص شرع برایش عقوبت و گناه و جزای مشخصی نیز معرفی گشته است، همانطوریکه امام شمس الدين الذهبي . در كتاب الكبائر آن را بعنوان گناه کبیره بیان کرده است.

عبدالله بن عمر رضى الله عنه، از رسول الله صلى الله علیه وسلم روایت می کند که ایشان فرمودند: إنَّ الغادِرَ يَنْصِبُ اللَّهُ له لِواءً يَومَ القِيامَةِ، فيُقالُ: ألا هذِه غَدْرَةُ فُلانٍ. ” ، برای هر عهد شکنی فردای قیامت پرچمی است که گفته خواهد شد؛ این عهد شکنی فلانی است. روایت مسلم وبخاری )

ابن بطال میفرماید: ” وهذه مبالغة في العقوبة وشدة الشهرة والفضيحة ” این حدیث بزرگی عقوبت و عذاب شخص عهد شکن و شدت بی آبرو و مفتضح شدن آن شخص را بیان می کند. شرح بخاری}

علاوه بر آن که عهد شکنی یک گناه کبیره است و مستحق عذاب و عقاب و سرزنش می گردد، سبب مفتضح شدن صاحبش و بی آبرو شدن او نیز می گردد، یعنی بین تمام مردم اون زبان زد خواهد شد

چه سرافکندگی و خجالت زدگی و بی آبرویی و شرمساری برای عهد شکن به بار خواهد آمد آن موقع که بین تمام مردم به عهدشکنی مشهور گشته و در صحرای قیامت جلوی انبیا و مرسلین و مسلمین و باقی مردم با انگشت نشان داده شود و گفته شود؛ (هذه غدرة فلان) این فلان عهدشکن است!!

ای برادر من کمی بیاندیش و بر حذر باش که الله چه می فرماید: أَوْفُوا بِالْعَهْدِ ۖ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولًا (اسراء/34) و به عهد و پیمان خود باید وفا کنید که البته (در قیامت) از عهد و پیمان سؤال خواهد شد.

پس شیاطین و مجرمان تو را فریب ندهند چون فلانی و فلانی اختلاس کرد و فلان همکار چنین کرد و… پس این جرم برای منم اشکالی ندارد. نه، جرم جرم است و برای همه اشکال دارد و هر کسی کارنامه ی خودش را می نویسد و هر کسی به تنهایی تنها پاسخگوی اعمال خودش است.

ای برادرم همچنین مواظب باش در کنار شیطان، دجالانی که با نصوص شرعی بازی می کنند تو را فریب ندهند. الله تو را با این معلمی، با این کارمندی، با این منصبی که در دارالاسلام داری آزمایش می کند. مواظب باش از امتحان الله پیروز بیرون بیایی و نگاه کن در کارنامه ات چه می نویسی.

وظیفه حاکمیت تنها ارشاد و راهنمایی است یا مقابله و اجرای حدود الله؟

وظیفه حاکمیت تنها ارشاد و راهنمایی است یا مقابله و اجرای حدود الله؟

مولوی سید محمد رخشانی بادینی

سوال: وظیفه حکومت اسلامی (امارت اسلامی افغانستان) مقابله، تعزیر و اجرای حدود الهی در برابر فساد در اجتماع است یا صرفا ارشاد و راهنمایی وظیفه حکومت اسلامی است؟

پاسخ:

اخیرا شبهاتی در فضای مجازی و متاسفانه در کلام برخـــي عالمان دین دیده می شود که حکومت اسلامی در مقابل بی حجابی و فحشا و گناه وظیفه اش صرفا ارشاد و توصیه است و حق برخورد و تعزیر را ندارد.

در حالی که اجماع اهل سنت و جماعت است که از وظايف حكومت اسلامی مقابله با گناهان و فسادهای جامعه است و این امر جزء امور حسبه حکومت اسلامی است و در مسیر امر ضروری دین که نهی از منکر است می باشد.

عبد الرحمن بن نصر شیزری رحمه الله در خصوص وظایف حسبه حکومت اسلامی می نویسد:هر کی خلاف قانون یا گناه انجام دهد = تعزير فاعل: و محتسب مامور حکومت اسلامی باید هر خارج از قانونی را دستگیر کند و او را همانگونه که جنایتش مستحق باشد تعزیر کند و نزد والی آن مکان برود و هر آنچه را که کشف و منع کرده بازگویی کند.

اگر فرض کنیم که شرع خداوند در تمامی کشورهای اسلامی اجرا شود، با زنانی که حجاب را رد میکنند چه باید کرد؟

ترک واجبی از واجبات و انجام محرمی از محرمات تعزیر را در صورت نبود حد معلوم ایجاب میکند.

فلذا وظيفه حکومت اسلامی مقابله با فساد در اجتماع است و تعزیر و اجرای حدود از وظایف حاکمیت است تا جلوی فساد و فسق در جامعه گرفته شود، لکن اگر افرادی وظیفه حکومت را صرفا ارشاد می دانند ، یا متاثر از گفتمان غرب و علمانیت هستند؛ از رای اسلام خارج شدند، و یا از احکام حسبه حکومت اسلامی بی اطلاع هستند.

وظيفه علما روشنگری در این موارد فقه حکومتی برای عموم مسلمانان است و اگر مولوی صاحبي خلاف فقه اسلام صحبت کرد، او را نصیحت کنند و در مقابلش سکوت نکنند.

والله اعلم.

حل‌وفصل عادلانۀ مسأله فلسطین تنها از طریق جهاد و برگردان فلسطین به فلسطینی هاست نه به رسمیت شناختن اشغالگران خارجی

حل‌وفصل عادلانۀ مسأله فلسطین تنها از طریق جهاد و برگردان فلسطین به فلسطینی هاست نه به رسمیت شناختن اشغالگران خارجی

ترجمه: مُلا نور احمد (کوټه)

بسم الله الرحمن الرحيم، الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِين و الصّلاةُ و السّلامُ علی سیّدنا محمّدٍ و آله و صَحبِهِ و مَن تَبَعَهُم بِإحسانٍ إلى يومِ الدين

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

با توجه به چند دهه اشغالگری و جنایت اسرائیل در فلسطین می توان گفت با مذاکرات سازش نمی توان مساله ی فلسطین را عادلانه حل کرد. مشکل خاورمیانه هم که به نحوی با وجود اسرائیل اشغالگر در فلسطین و اقدامات فرامنطقه ای آن گره خورده است تنها زمانی حل خواهد شد که فلسطین به صاحبان اصلی آن یعنی فلسطینی ها برگردد که در میانشان اکثریتی مسلمان با اقلیتی مسیحی و یهودی وجود دارد.

فلسطین باید به فلسطینی ها برگردد تا خودشان حاکمیت خودشان را تعیین کنند. راه علاج هم تنها جهاد با اشغالگرانی است که با زبان اسلحه و بمب با فلسطینی ها وارد گفتگو شده اند، حتی یک رفراندوم آزاد هم که هیچ سازمان بین المللی و هیچ یک از حامیان اسرائیل اجازه ی آنرا نخواهند داد می تواند لکه ی سرطانی اسرائیل را از سرزمینهای اشغالی پاک کند.

در برابر این راه حل صحیح و اساسی برای حل مشکل فلسطین، راه حلی تقلبی و موازی از سوی دشمنان ملت فلسطین و حامیان مستقیم و غیره مستقیم اسرائیل ارائه شده است که به «دو دولت» برای یک ملت مشهور است.

در سال ۱۹۳۷ و در زمان قیمومت انگلستان بر فلسطین که «شورای سلطنتی» برای فلسطین تشکیل شد برای نخستین بار ایده‌ی دو دولتی برای فلسطین متولد شد. انور سادات در کمپ دیوید (پیمان صلح میان مصر و اسرائیل) زمینه‌ساز تحقق آن شد و بعد‌ها نیز یاسر عرفات، با همین ایده ی «دو دولت» برنده‌ی جایزه صلح نوبل شد و تا کنون هم هر کسی این ایده را ارائه داده است از سوی دشمنان ملت فلسطین مورد تشویق و حمایت قرار گرفته است.

مولوی عبدالحمید هم دیروز (19 اردیبهشت 1404) در مراسم نماز جمعه اهل سنت زاهدان ضمن اقرار به ایده ی «دو دولت»،  به « حل‌وفصل عادلانۀ مسأله فلسطین» در «حل دایمی تنش‌ها در دنیا» اشاره کرد که به گفته ی وی به نفع اسرائیل و فلسطین و تمام خاورمیانه است اما: “از طریق گفت‌وگو و راه‌های مسالمت‌آمیز.” یعنی مذاکره و سازش در برابر جهاد و بازگرداندن فلسطین به مردم فلسطین که صاحبان اصلی فلسطین هستند.

در حالی که آمریکا و ترامپ بمبهای چند تنی را در اختیار اسرائیلی ها قرار می دهند و از حامیان اصلی اسرائیل و از دشمنان اصلی مردم غزه و فلسطین هستند، مولوی عبدالحمید از ترامپ جنایتکار می خواهد که مشکل فلسطین را حل کند!

البته مولوی عبدالحمید با استناد به دروغ «هولوکاست» آنرا واقعه نامید و در کنارش با نفرت انگیز دانستن ادامۀ کشتار زنان و کودکان و سالخوردگان و افراد بی‌دفاع توسط اسرائیل پیشنهاد داد اسرائیل مسیر هیتلر را ادامه ندهد.

جنایاتی که اسرائیل در غزه با کمکهای مالی صهیونیستهای عرب و کمکهای نظامی آمریکا و اتحادیه اروپا در حال انجام آن است از جنایات مغولها و هیتلر هم فراتر است و یک تراژدی زنده ای است که نزدیک به هشت دهه است دنیا در حال دیدن آن است.

باید تاکید کرد که برای حل عادلانه ی فلسطین تنها یک راه حل وجود دارد: جهاد و جنگ مسلحانه در برابر زبان اسلحه و زورگوئی های صهیونیستهای بیگانه و تحویل به فلسطین به فلسطینی ها که صاحبان اصلی آن سرزمین هستند و بیرون راندن بیگانه‌ها و اراذل و اوباشی  چون نتانیاهو از کشورشان است تا خودشان کشورشان را اداره کنند.

در زمانی که هم اکنون و در تنش بین هند و پاکستان، کشور هند از پهبادها و سلاحهای اسرائیلی در کشتار مسلمین پاکستان و کشمیر استفاده می کند باید یقین پیدا کرد که مشکل غرب آسیا و خاورمیانه با ایده ی «دو دولت» برای ملت واحد فلسطین و به رسمیت شناختن اسرائیل حل نخواهد شد بلکه این مشکل تنها با نابودی اسرائیل حل خواهد شد و اسرائیل تنها غده ای سرطانی و معضلی برای فلسطینی ها نیست بلکه آفتی است برای همه.

سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَ بِحَمْدِكَ أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلّاَ أَنْتَ أَسْتَغْفِرُكَ وَ أَتُوبُ إِلَيْكَ

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

جریان تاریخی شیعیان علی و جایگاه مذاهب مختلف اسلامی در این جریان(1)

جریان تاریخی شیعیان علی و جایگاه مذاهب مختلف اسلامی در این جریان(1)

کاتب: مولوی سید محمد رخشانی بادینی

برای یک مسلمان روشن است که تنها دوست داشتن  الله  و خود را به رسول الله صلی الله علیه وسلم نسبت دادن هیچ سودی به صاحبش نمی‌رساند، مگر اینکه همراه با عمل و پیروی از قوانین و دستورات شریعتی باشد که از طرف الله برای اداره ی امور زندگی درونی و دنیوی انسانها آورده است.الله متعال می فرماید: قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي (آل عمران/31) «بگو: اگر خدا را دوست می‌دارید، از من پیروی کنید.»

زمانی که حتی تنها دوست داشتن خداوند، نزد او هیچ ارزشی ندارد، تا زمانی که از تمام آنچه بر پیامبرش نازل کرده است به صورت صحیح پیروی نشود. پس تتنها دوست داشتن مخلوقاتی چون پیامبران و یا ادعای دوست داشتن وانتساب به کسی که در درجه پایین‌تری از رسول الله صلی الله علیه وسلم قرار دارد مانند هر یک از صحابه و ائمه و رهبران فقهی و… چه فایده‌ای دارد زمانی که شخص عمل به قانون شریعت الله و سیره ی رسول الله صلی الله علیه وسلم را کنار نهاده باشد و یا برخلاف قانون شریعت الله نسبت به سایر خواهر و برادران مسلمانش دچار ظلم و بی عدالتی شود؟  در حالی که الله متعال می فرماید: لَا يَنَالُ عَهۡدِي ٱلظَّٰلِمِينَ (بقرة/ 124) «پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد.»

دوست داشتن و انتساب به هریک از صحابه و ائمه یعنی پیروی از آنچه آنها را به چنین جایگاهی رساند.

  • شیعه علی و عثمان

با آنکه در همان ابتدای اتفاقات سقیفه عده ای از مسلمین از امام علی طرفداری می کردند اما شیعه ی علی آن گونه که در کتب تاریخی آمده است در ابتدا چیزی نبود جز طرفداری عده ای از مردم مدینه و كوفه از علی بن ابی طالب در برابر طالبین خون عثمان بن عفان .

این حرکت در زمان بنی امیه و تغییر حکومت از شورائی اسلامی به سلطنت موروثی به صورت یک حرکت و جریان دامنه دار تاریخی در می آید و طیفی می گردد که در آن هر کسی که خواهان بازگشت حکومت به شیوه ی اسلامی آن می شد را در بر می گرفت .

البته ای عده ای از نویسندگان معاصر سعی کرده اند این جریان را چنان تنگ و محدود به خود کنند که سعی دارند بسیاری از شیعیان علی را که در فرقه خود نیستند را با عباراتی چون«اهل سنت 12 امامی» تعریف کنند . اما واقعیت این است که شیعیان علی و طرفداران اهل بیت را طیف گسترده ای تشکیل می داده اند که در برابر شیعیان اموی و عباسی و غیره تا کنون در تلاش بازگرداندن ابهت و عزت اسلام بوده اند .

پاسخی به چند شبه سکولاریستها (2)

پاسخی به چند شبه سکولاریستها (2)

به قلم:  الکوردی. شافعی

افزایش سطح توقعات و تجمل گرایی: آنچه که در این کانالها و سریال ها  بصورت نامحسوس بسیار مورد توجه قرار میگیرد تجمل گرایی و عیش و نوش است.آپارتمانها و اتومبیل های آنچنانی و ریخت و پاش های زیادی.یعنی بطور غیر مستقیم مردم را تشویق به اینگونه زندگی میکنند و این به نوبه ی خود سطح انتظارات دختران از پسران را بالا میبرد و آنهایی که قادر به تامین این زندگیها نباشند نمیتوانند زن بگیرند و به سمت خلاف کشیده میشوند.حال آنکه اسلام بشدت از تجمل گرایی نهی کرده و مردم را تشویق به ساده زیستی می نماید.خود پیغمبر صلی الله علیه و سلم , خلفای راشدین رضی الله عنهم اجمعین زندگی ساده ای داشته اند با وجودیکه میتوانستند بسیار زندگی ثروتمندانه ای را برای خود ترتیب دهند پس حتما حکمتی در آن وجود داشته است.پیامبر صلی الله علیه و سلم هنگامیکه معاذ بن جبل رضی الله عنه را به سمت یمن فرستاد به ایشان چنین توصیه میکند” إِيَّاكَ وَالتَّنَعُّمَ؛ فَإِنَّ عِبَادَ اللهِ لَيْسُوا بِالْمُتَنَعِّمِينَ”( مسند امام احمد) از خوشگذراني و غرق شدن در رفاه بپرهيز که براستي بندگان خدا خوشگذران نيستند.

زماني که امت اسلام در خوشگذراني و رفاه طلبي غرق شود و در برخورداري دائم از امکانات زندگي باشد، بر ديباج و حرير بخوابد و زرق و برق تمدن غربي چشمهايش را خيره کند، بسرعت عقب مينشيند و در مقابل هجوم دشمنان تسليم ميشود و بزودي آتش صبر و مقاومت و جهاد در او رو به خاموشي مينهد، سقوط اندلس سند تاريخي نه چندان دوري بر اثبات اين ادعاست.

پيامبر عزيز و ارجمند ما-که سلام و درود خدا بر او باد- بهترين الگوي ما مسلمانان براي زندگي آميخته با زهد و سادگي است، آن پيامبر گرامي در تمامي جنبه ها چه در پوشش و چه در غذا و مسکن، اسوه اي کامل و تمام عيار هستند که بايد تمامي نسلهاي مسلمان به ايشان تأسي کنند و در طريقي که با نور وصاياي ارزشمند آن حضرت روشن شده است، گام بردارند تا همواره آماده براي برخورد با حوادث مختلف حيات خويش بوده، براي تحمل هر مصيبتي که در زندگي پيش ميآيد، بالاترين توانايي را داشته باشند

عادی سازی منکرات: “قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ…”(اعراف\33) (اي پيامبر)بگو: خداوند كارهاي زشت و نابهنجار (مانند زنا و شراب خواري و …) را خواه آشكارا انجام پذيرد يا پنهان حرام گردانيده است…

اوایل که تازه این کانالهای سکولار آغاز به کار کردند مردم بی نهایت شاکی بودند چون هنوز تحمل این برنامه ها برایشان سخت بود و نمیتوانستند قبول کنند خانواده یشان به تماشای این صحنه های زشت بنشینند اما با گذشت زمان از حساسیت ها کاسته شد و چه بسا خانواده هایی که دست جمعی به تماشای این برنامه های مبتذل می نشینند و این دقیقا هدفی بود که دشمن دنبال می کرد یعنی حساسیت زدایی تدریجی.

بدن انسان نسبت به بوی بد حساسیت دارد اما اگر مدت زمانی در معرض آن بو قرار گیرد به آن عادت میکند و دیگر آن را احساس نمیکند داستان مردم ما نیز همین است برای مدت زیادی به تماشای این برنامه ها نشسته اند و اکنون  متاسفانه زیادند کسانیکه برایشان مهم نیست ناموسشان چگونه لباس میپوشد با چه کسانی نشست و برخاست دارد چه موقع میرود و چه موقع می آید.از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت است “إِنَّ الْغَيْرَةَ مِنَ الْإِيمَانِ، وَإِنَّ الْبَذَاءَ مِنَ النِّفَاقِ”. همانا غیرت از ایمان است و بی غیرتی از نفاق است. همچنین خیانت کردن به همسر و زیر پا گذاشتن قانون ازدواج و افزایش آمار طلاق یکی از دلایلش همین برنامه ها میباشد.

دین را خرافاتی نشان دادن: در این برنامه ها دین رسم و رسومی است برای مراسم تدفین و خاکسپاری و  همراه با یکسری اعمال خرافه نشان داده میشود و افراد پایبند به اصول شرعی را افرادی خرافاتی نشان میدهند العیاذ باالله.حال آنکه دین داری یک امر فطری است و دین در کل زندگی انسان مومن  و در رفتار و گفتار و پندارش تاثیر میگذارد.

پس ای برادر و خواهر مسلمان به راه حقیقی زندگی و سنت پیغمبر صلی الله علیه و سلم و صحابه و سلف صالح امت برگردید و فریب این شیطان پرستان را نخورید.در راه الله به جهاد برخیزید و با هر وسیله ای بر آنان بتازید که همانا بیشترین ترس آمریکا و هم پیمانانش از بیدارشدن جوانان مسلمان و امت اسلامی است.

و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین