به بهانه تظاهرات بلوچهای سکولار در گوادر و…: دفاع گرگ‌ از آزادی زن یا، آزادی راه رسیدن به آنان

به بهانه تظاهرات بلوچهای سکولار در گوادر و…: دفاع گرگ‌ از آزادی زن یا، آزادی راه رسیدن به آنان

نویسنده: دلگوش فاضلی

چوپان گله گوسفندان را به آغل برد و همه درهای آن را بست. چون گرگ‌های گرسنه سر رسیدند، درها را بسته یافتند و از رسیدن به گوسفندان ناامید شدند. برگشتند تا نقشه ای برای آزادی گوسفندان از آغل پیدا کنند.

سرانجام گرگ‌ها به این نتیجه رسیدند که راه چاره، برپایی تظاهراتی جلوی خانه چوپان است که در آن آزادی گوسفندان را فریاد بزنند.

گرگ‌ها تظاهرات طولانی را برپا کردند و به دور آغل چرخیدند.

چون گوسفندان فریاد گرگ‌ها را شنیدند که از آزادی و حقوقشان دفاع می‌کنند، برانگیخته شدند و به آنها پیوستند.

آنها شروع به انهدام دیوارها و درهای آغل با شاخهایشان کردند تا اینکه دیوارها شکسته شد و درها باز گردید و همگی آزاد شدند.

گوسفندان به صحرا گریختند و گرگ‌ها پشت سرشان دویدند. چوپان صدا میزد و گاهی فریاد میکشید و گاهی عصایش را پرتاب میکردتا بلکه جلویشان را بگیرد. اما هیچ فایده ای نه از فریاد و نه از عصا دستگیرش نشد.

گرگ‌ها گوسفندان را در صحرایی بدون چوپان و نگهبان یافتند. آن شب، شبی تاریک برای گوسفندان آزاده بود و شبی اشتها آور برای گرگ‌های به کمین نشسته.

روز بعد چون چوپان به صحرایی که گوسفندان در آن آزادی خود را بدست آورده بودند رسید، جز لاشه های پاره پاره و استخوان های به خون کشیده شده، چیزی نیافت.

حکایتی است که بسیار شنیده اید!….اما تظاهرات گرگ‌های دنیا برای آزادی زن چقدر با این حکایت مشابهت دارد.

چون گرگهای انسان نما دیدند که رسیدن آنان به زنان مومن و پاکدامن به دلیل سرپرستی پدران و ماندن در خانه و به دلیل حجاب و نقاب غیرممکن است، تظاهراتی برپا کردند و خواستار آزادی زنان شدند. اما هدف آنان آزادیشان نبود بلکه آزادی، راه رسیدن به آنان بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *